گام ها يي به سوي زندگي عاشقانه

نويسنده:طيبه چراغي



خانواده، يکي از محوري ترين نهادهاي اجتماعي بشر است که در برآوردن نياز هاي عاطفي، فرهنگي و اقتصادي انسان نقش به سزايي دارد. مهم ترين رکن در ساختار خانواده، عشق ومحبت است و اصولا کارکرد مناسب خانواده و تحکيم آن، مبتني بر وجود اين عشق و علاقه است. بنابراين بيهوده نيست اگر بگوييم که عشق، هم در تشکيل نهاد خانواده و هم در دوام آن، تاثير به سزايي دارد.

معناي عشق

عشق، واژه اي است که از زبان عربي، به واژگان فارسي راه يافته است وبر اساس فرهنگ ايراني، کاربرد هاي متفاوتي پيدا کرده است. عشق در لغت، به معناي افراط در دوستي و از حد گذشتن دوستي آمده است و معناي اي نظير دل باختگي و دلدادگي را نيز براي آن آورده اند.(1)
متفکران و انديشمندان براي عشق، اقسام گوناگوني بيان کرده اند :
1ـ عشق مجازي. هر عشقي که جنس (غريزه جنسي)و جنسيت (زن ومرد بودن )، نقشي در آن داشته باشد، مربوط به عالم ماده وطبيعت است و «مجازي»ناميده مي شود. عشق مجازي، يک حادثه يا ابتلاي (آزمون )سرنوشت ساز در زندگي است که اگر خوب مديريت و کنترل شود و با خويشتنداري و عفاف و تفکر و تعقل و مشورت و تحقيق همراه شود،پاداش خواهد يافت و منشا کمال خواهد بود ؛(2)اما اگر صرفا تحت تاثير جاذبه هاي ظاهري باشد و با ناديده گرفتن مرزهاي عفاف وبدون تلاشي براي شناختطرف مقابل و ارزيابي هاي عاقلانه (و در واقع، با سرمستي و شيفتگي و تسليم کورکورانه )همراه گردد، بيماري و مصيبتي بدون فايده دنيايي وثواب آخرتي است. (3)
2ـ عشق حقيقي ؛يعني هر عشقي که که جنس و جنسيت، نقشي در آن نداشته باشد، مثل عشق به فضايل اخلاقي و علم يا عشق به عالمان صالح و اولياي خدا يا عشق به خدا ومناجات با او. منشا اين عشق، علاقه فطري به کمال وجمال مطلق (يعني خداوند)است و عالي ترين درجه کمال براي انسان، رسيدن به همين نوع از عشق است. (4)

زندگي عاشقانه يعني چه ؟

با توجه به ماهيت عشق هاي مجازي بايد گفت که عشق و ازدواج، هميشه به يکديگر لازم ندارند يا نبايد لازم داشته باشند. در برخي موارد،ممکن است ازدواج براساس عشق صورت گيرد ؛ اما عموماً اين گونه ازدواج ها موفقيت آميز نيستند. تنها صورت موفقيت آميز اين نوع ازدواج ها وقتي است که عاشق، شيفتگي ودلدادگي خود را با عقل و اخلاق، کنترل کند و سپس با رفتار هاي عاقلانه و در صورت وجود ويژگي هاي لازم درطرف مقابل، مراحل عادي يک ازدواج را طي کند. (5)
آمارها و واقعيت هاي اجتماع، نشان مي دهند که شکست ازدواج هاي احساسي، نسبت به ازدواج هايي که بر پايه ي تعقل صورت مي گيرد، بسيار بيشتر است. از آن جايي که ازدواج علا وه بر جنبه هاي عاطفي، واقعيت عيني وخارجي نيز دارد، اين گونه افراد ناگهان با حقايق سختي روبه رو مي شوند. اگر بر اثر گذشت زمان، شعله هاي عشق فرو کش کند، عشق و معشوق بايد از صبر وگذشت بالايي برخوردار باشند تا به سر خوردگي يا افسردگي دچار نشوند. بنا براين، عشق در زندگي مشترک پايدار تر ومطلوب تر است که نتيجه و پيامد ازدواج باشد و نه عامل و مقدمه ازدواج ؛اما هميشه اين احتمال اندک وجود دارد که يک عشق پيش از ازدواج نيز، پس از آن که کنترل و مديريت گرديد، به يک ازدواج عاقلانه سپس يک زندگي عاشقانه پايدار، منجر شود، هر چند منطقي نيست که کسي به دنبال چنين احتمالي، خود را عمداً به ورطه عشق بيندازد، همچنان که منطقي نيست که کسي به اميد آن که با همسر آرماني اش تصادف کند، به رانندگي کردن با سرعت سر سام آور در بزرگ راه ها بپردازد !
مردي از پيا مبر خدا پرسيد :چگونه است که دختر و پسري که پيش ازدواجشان همديگر را نمي شنا خته اند، پس از ازدواج، محبوب ترين آدم ها در نظر هم مي شوند ؟پيامبر (ص) فرمود :«يکي از نشانه هاي خداوند، اين است که همسراني از[نوع]خودتان براي شما آفريد تا در کنار آنها آرام بگيرند ودر ميان شما [وهمسرانتان ]، دوستي ومهرباني برقرار ساخت ». (6) اين همان نکته اي است که امروزه، حتي روانشناسان غربي (مثل آرتور آيرون) نيز در پژوهش هاي ميداني خويش به آن ها رسيده اند. آن ها بر اين نکته تاکيد دارند که ازدواج هايي که بر اساس شناخت و با آشنايي کافي صورت مي گيرند، مي تونند عشقي بي پايان را در پي داشته باشند. پژوهش از طريق برداشت اسکن مغزي (MRI)از گروهي از زوج هاي که 17تا21سال پيش ازدواج کرد ه اند، نشان مي دهد که آن ها با ديدن تصويري از همسر شان، به همان اندازه نامزد هاي جوان و عاشق، دچار شادي و هيجان مي شوند. (7)
به تعبير روان شناسان :در زندگي زنا شويي، عشقي قابل تقدير است که بر بستري از فضيلت ها و اخلاق، شکل گرفته باشد وآرام و طبيعي رشد کند، و حياتش انس و الفت و توافق و ثمره اش نيز ملايمت و مداومت داشته باشد. (8)

عوامل ايجاد و تحکيم يک زندگي عاشقانه

علاقه اي به واسطه ي زوجيت ايجاد مي شود، اگر در مسير زمان در معرض عوامل تضعيف کننده گوناگون قرار گيرد، پوسيده خواهد شد. به همين دليل در ادامه مطالب، به بيان عوامل شکل گيري و دوام زندگي عاشقانه مي پردازيم.

1ـ انتخاب عاقلانه

اگر ازدواجي بر پايه منطق نباشد، اولين پيامد نا خوشايند آن، نارضايتي زن و مرد از زندگي است و هرگاه اين نارضايتي بر روابط زن و مرد اثر بگذارد، فضاي خانه، ناامن مي شود و افراد خانواده به سوي انواع بيماري هاي رواني و بزهکاري ها کشيده خواهند شد. از همين روست که پژوهشگران اجتماعي معتقدند : علت طلاق هر نسل را بايد در ازدواج هاي نادرست نسل قبل جستجو کرد.
پس ازدواج درست را بايد اين گونه تعريف کرد : انتخاب عاقلانه، زندگي عاشقانه.
يکي از مهم ترين تدابيري که که شرع اسلام براي ايجاد و تعميق عشق در نهاد خانواده انديشيده است، رعايت کفويت (همانندي يا تناسب بين دو زوج )در انتخاب همسر است. براساس گزاره هاي ديني، سه عنصر اصلي در تحقق مفهوم کفويت دخالت دارند:ايمان و اخلاق و حياي ديني ؛يعني بيش از هر چيز، تناسب از نظر ديني واخلاقي، مورد توجه متون ديني بوده است.
پيامبر (ص) مي فرمايند :«هنگامي که خواستگاري که از دين و اخلاق او راضي هستيد، به شما پيشنهاد ازدواج داد، با وي ازدواج کنيد وگرنه در زمين، فتنه وفسادي بزرگي به پا مي شود ».(9)
افزون بر اين سه، به تعدادي همانندي فرعي ديگر، مانند همانندي در : فرهنگ و طبقه اجتماعي، سنت ها و ساختارخانوادگي، مزاج و شکل ظاهري، تحصيلات، شخصيت و رفتار هاي هيجاني و.. . نيز نياز است. (10)
صرف نظر از ملاک هاي ديني در گزينش همسر مناسب، به طور کلي، همسان همسري (کفويت )، به عنوان يک قاعده جهاني همسر گزيني، پذيرفته شده است. تشابه، تناسب يا همساني در :مکان زندگي و تولد، طبقه اجتماعي، صفات اخلاقي و ويژگي هاي مزاجي و روان شناختي، مذهب و دين، سن و سال ويژگي هاي فرهنگي و نژادي، مورد تاکيد بيشتر محققان قرار گرفته است. (11)
اما بايد توجه داشت که کفويت و همانندي، هر چند براي يک ازدواج عاشقانه لازم است، اما شرط کافي براي حصول عشق نيست و عوامل ديگري نيز براي زندگي عاشقانه،لازم هستند که در ادامه بيان مي شوند.

2ـ صاحب نظران اعتقاد دارند که کارکردهاي اصلي خانواده،

عبارت اند از:همکاري در امور توليدي و اقتصادي، هم فکري و همکاري در امور مربوط به تغذيه و بهداشت و ديگر کارهاي خانه، تکميل شدن و تکامل يافتن زن و شوهر در راستاي تعامل اخلاقي واجتماعي و عقلاني، توليد مثل و داشتن فرزند،ارضا و اقناع ميل جنسي، تامين امنيت روحي اعضاي خانواده و پرورش وآموزش کودکان و نوجوانان.(12)
يکي از مهم ترين عواملي که سبب افزايش عشق و محبت همسران مي شود، اين است که حقوق يکديگر رابشناسند، اين حقوق را رعايت کنند و از آن تجاوز نکنند.

3ـ اظهار محبت

در آموزه هاي اسلام، تاکيد شده است که انسان بايد با کسي ازدواج کند که دوستش دارد (13) و نيز تاکيد شده است که اظهار و ابراز عشق وعلاقه، بنيان خانواده را تقويت مي کند و الفت بين زوجين را افزايش مي دهد. امام صادق (ع)مي فرمايند :«هرگاه شخصي را دوست داشتي دوستي خود را به او نشان بده؛زيرا اين کار، انس والفت را بين شما پايدارتر مي کند». (14)
همسر به منزله بال انسان است که مي توان با آن پرواز کرد. بنابراين بايد همسر را بايد بزرگ شمرد. دوست داشتن همسر، از اخلاق پيامبران است و بايد اين دوستي را بيان کرد پيامبر (ص) فرمود :«اين سخن مرد به زن خود که دوستت دارم، هرگز از دل زن بيرون نمي رود ». (15)در احاديث اسلامي، همچنين تاکيد شده است که محبت کامل، با ايثار و دلسوزي و مدارا وگذشت و مساعدت وسخاوت و خوش رويي شناخته مي شود. (16)
شهيد مطهري (ره) معتقد است که «اسلام، محبت عميق و صميمي زوجين به يکديگر را محترم شمرده و به آن توصيه مي کند»(17)و شايد از همين روست که که اسلام بر رعايت اصل کفويت تاکيد دارد ؛زيرا تناسب شخصيت، باعث درک متقابل دوطرف از يکديگر وتفاهم مي شود و تفاهم نيز زمينه ساز توافق اخلاقي است وهمه اين عوامل، زمينه ساز شعله وري عشق وعلاقه همسران نسبت به يکديگر است و در سايه اين محبت است که آرامش و سکون در خانواده حاکم خواهد شد و فضاي مناسبي براي پرورش فرزندان سالم و صالح، فراهم خواهد آمد. (18)

ويژگي هاي زندگي هاي عاشقانه

گري سمالي وجانت ترنت مي گويند :زندگي عاشقانه، به فضاي رويايي پس ازاولين روزهاي ازدواج و معاشقه هاي آن خلاصه مي شود. به عبارتي ديگر، زندگي عاشقانه، نوعي رابطه صميمي است که در آن هيچ کس چيزي جز عشق ـ يعني شادي و رضايت ـ براي ديگري نمي خواهد ». (19)اما پيش از اين، به نتايج تحقيقات آرتورآيرون، روان شناس آمريکايي اشاره کرديم که نشان مي داد زندگي عاشقانه ميان دو همسر، مي توند تا لحظه مرگ نيز به همان داغي روز اول بماند(20) و طبعاً دوام چنين عشقي، بدون مراعات عوامل آن ـ که ياد کرديم ـ امکان پذير نخواهد بود. بنابراين، ويژگي هاي زندگي عاشقانه ي پايدار را مي توان در موارد زير خلاصه کرد :(21)

1ـ يک نوع رابطه سودمند است

زندگي عاشقانه، يک رابطه دوستانه است که هر روز بيش از پيش رشد مي کند. دو همسراز زماني که در کنار هم هستند، لذت مي برند و تصور مي کنند که نزد دوست داشتني ترين فرد هستند. طرفين بايد توجه خود را به يکديگر معطوف کنند، نه اين که در زماني که با همسر خود هستند، به اين فکر کنند که چه کار ديگري مي توانستن انجام دهند. اگر مي خواهند به پارک بروند، بهتر است تلفن همراه و يا کيف خود را همراه نبرند. پيامبر (ص)فرموده است ک«ثواب نشستن همسران در کنار يکديگر، از ثواب اعتکاف در مسجد من، بيشتر است»و حتي«ظرف آبي که يکديگر مي دهند و لقمه اي که به دست يکديگر مي دهند، در نزد خداوند، پاداش دارد». (22)

2ـ فرايند پيوستگي روز افزون است

بسياري از همسران، سعي مي کنند که فضاي خانواده خود را با غافلگير کردن (سورپرايزکردن)طرف مقابل، عاشقانه کنند. مثلا او را به يک رستوران زيبا دعوت مي کنند ؛اما وقتي طرف مقابل چندان خوش حال نمي شود، ناراحت مي شوند.اما اين موضوع، کاملاً طبيعي است ؛چون ممکن است يک چيز براي شما جالب و شگفت انگيز باشد، ولي براي همسرتان کاملاًعادي باشد. پس سعي کنيد از او درباره چيزهاي مورد علاقه اش بپرسيد. اگر مي خواهيد اورا به جايي دعوت کنيد، بپرسيد که او دوست دارد اين ملاقات در کجا اتفاق بيفتد. اصلاً ببينيد او دوست دارد که به يک رستوران برود يا ديدن يک نمايشگاه هنري يا قدم زدن در پارک يا حتي رفتن به يک زيارتگاه را ترجيح مي دهد؟
فکر نکنيد که اگر علايق همسرتان را بپرسيد وبرطبق آن عمل کنيد، نمي توانيد اورا غافلگير کنيد. شما مي توانيد يک يادداشت تشکر و ابراز محّبت در کيف او قرار دهيد يا برايش پست کنيد و او را غافلگير کنيد يا او را به ديدن يک فيلم دعوت کنيد، يا شعر زيبايي برايش بخوانيد و يا شاخه گلي به او تقديم کنيد و به تدريج، علاقه هاي او را شناسايي کنيد.

3ـ عرصه گفتگو و مشارکت است

برخي صاحب نظران معتقدندکه عاشق بودن، شيرين تر از حق داشتن و ذي حق بودن است. پس اگر در زندگي مشترک، همواره براين اصرار کنيد که حق به جانب من است، عشق وگذشت را فراموش خواهيد کرد. کانون خانواده، مکاني براي بخشش و خوش بخت کردن طرف مقابل است، نه مقابله وبه دست آوردن امتياز. (23) پس سعي کنيد خوش بين باشيد وخطاي ديگران را ببخشيد و بدي هايش را فراموش کنيد ودر زندگي خانوادگي، هرگز دنبال مقصًر نگرديد و از عبارت «تقصير تو بود » و «تقصير من نبود» و «تقصير کي بود؟»استفاده نکنيد و در عوض، در پي گفتگو ومشارکت در حل همه مشکلات خانواده باشيد و در گفتگوهايتان، از صداقت و بيان ساده مشکلات خود و خانواده و ابراز احساسات واقعي تان بهره بگيريد.

مهارت هاي ايجاد يک زندگي عاشقانه

محيط خانه، مانند گلي است که تحت شرايطي خاص، شکوفا مي گردد. خانه، زماني آرامش بخش خواهد بود که محيط عاطفي آن سالم و سنجيده باشد. يک نکته مهم در اين زمينه، آن است که به هر بحران و پيشامد، عکس العمل نشان ندهيد و از عوامل اضطراب و مباحث اختلاف انگيز بپرهيزيد.
ايجاد محيط عاطفي، پيش از آن که بستگي به عوامل خارجي داشته باشد، مستقيماً به خود ما بستگي دارد. مثلاً آموختن مهارت هاي زندگي و بويژه مهارت هاي خويشتنداري و حتي قرار گرفتن مبلمان و نوع رنگ ديوار يا مکان فرش، در ايجاد يک محيط عاطفي، موثر است. (24)
زوجين براي تحکيم بخشيدن روابط خود، قواعد زير را بايد در نظر داشته باشند:
1. نسبت به يکديگر متعهد باشند و فراموش نکنند که آنها مسئول هم هستند.
2. نسبت به يکديگر وفادار باشند.
3. عشق، يک جاده دو طرفه است.
4. در عشق دو جانبه، غرور و خودخواهي جايي ندارد.هرچه را که همسرتان مي پسندد، شما هم همان را براي او بپسنديد.
5. ابراز عواطف، روابط را محکم مي کند.
اگر به دنبال راه کارهايي براي ابراز عشق و علاقه به همسرتان هستيد و مي خواهيد زندگي اي رويايي داشته باشيد، موارد زير به شما کمک خواهد کرد:
با ابتکار و سليقه خودتان، يک کارت دعوت درست کنيد و پس از نوشتن چند جمله زيبا و عاشقانه، همسرتان را به صرف شام يا ناهار دعوت کنيد. نشاني خانه خودتان راـ که زيباترين و رويايي ترين مکان دنياست ـ روي کارت بنويسيد وآن را داخل کيف يا ماشين او بگذاريد تا پس از خارج شدن از منزل، آن را ببيند.
اگر همسرتان همراه خود، خوراکي يا غذا به محل کارمي برد، غذاي مورد علاقه او را در يک بسته بندي زيبا قرار دهيد و روي آن يک جمله زيبا و عاشقانه بنويسيد.
ـ محبت خود را احتکار نکنيد.
ـ احساس صميميت را افزايش دهيد.
ـ تعطيلات را با هم باشيد.
ـ به صدها روش به او بگوييد که دوستش داريد.

پی نوشت ها :

1. فرهنگ نوين فارسي ـ عربي سيد مصطفي طباطبايي، تهران:کتاب فروشي اسلامي،1361، ص440ـ 441
2. «در ستايش عشق زميني »عبد الکريم سروش، مدرسه (فصل نامه )، ش 3(ارديبهشت 85)، ص 17.
3. دوستي در قرآن وحديث، محمد محمد ري شهري، مترجم :سيد حسن اسلامي، قم :دار الحديث، ويرايش دوم، 1384، ص171ـ 177
4. عشق، رمز حيات، محمود بهشتي، قم : نورين سپاهان، 1373، ص 47.
5. در محض علامه طباطبايي، محمد حسين رخشاد، قم :سما قم، 1386، ص228.
6. تفسير الثعلبي (الکشف والبيان )، ج 7ص،299. گفتني است که پاسخ پيامبر (ص)، هما ن آيه 21از سوره روم است.
7. ر. ک:مقاله «محققان عشق را با ام. آر. آي. به تصوير کشيدند »در پايگاه «خبر انلاين » به تاريخ 1387/10/21به نشاني aspx. 1976ـ http//www. khabaronline. ir/news
8. مقدمه اي بر روانشناسي ازدواج، زهره رئيسي، اصفهان :ماني، ص 26.
9. وسايل الشيعه، شيخ حر عاملي، قم :آل البيت، 1409ق، ج 14، ص151.
10. انتخاب عاقلانه، زندگي عاشقانه، مسعود غفاري، تهران:ياداوران، 1382، ص27ـ 30.
11. جامعه شناسي خانواده، باقر ساروخاني، تهران :سروش، ص58.
12. آموزش جوانان در استانه ازدواج، علي اصغر احمدي وديگران، تهران انجمن اوليا ومربيان، 1373، ص122.
13. جواني به امام صادق (ع)گفت:دختري را براي ازدواج دز نظر دارم ؛اما پدر ومادرم، دختري ديگري برايم در نظر گرفته اند. امام فرمود:«با اين که دوست داري ازدواج کن »(بحار الانوار، جلد 100، ص225. )گفتني است که امام صادق (ع)در جايي ديگر فرموده اند که :«هر کس با ديگري، صرفاًبه خاطر زيبايش ازدواج کند، هرگز به آنچه در پيش بوده است، نمي رسد »(ميزان الحکمه با ترجمه فارسي، جلد 6، ص252)
14. الکافي، محمبن يعقوي کليني، تهران :دارالکتاب الاسلاميه، جلد 2، ص644. گفتني است اين توصيه، مربوط به دوستي هاست وحکم کلي است وشامل مراودات دو جنس مخالف(که درآستانه ازدواج هم نيستند)نمي شود
15. وسائل الشيعه، جلد 20، ص 23
16. ر. ک:راهنماي محبت، محمد محمدي ري شهري، مترجم :سيد حسن اسلامي، قم :دارالحديث، 1382
17. اخلاق جنسي در اسلام وغرب، مرتضي مطهري، تهران:صدرا، 1368، ص 81
18. ر. ک:حکمت نامه خانواده، محمد محمدي ري شهري، قم :دارالحديث، 1387
19. www. tanzimekhanevadeh. ir
20مقصود، پژوهش دانشگاه بروک استوني درايالات نيويورک است که براساس اسکن مغزي با دستگاه MRIانجام شده است وپيش از اين، ياد کرديم
21براي ديدن احائيث فراواني که به مهارت «عاشقانه زيستن »مربوطند، به کتاب زير، مراجعه کنيد :همسر دوست داشتني، مهدي خداميان آراني، قم :وثوق، 1387
22. ميزان الحکم که به ترجمه فارسي، جلد 6، ص 253، ذيل «زوج »
23. مهارتهاي زندگي، حسين خنيفرومژده پور حسيني، قم:مرکز مديريت حوزه علميه خواهران (هاجر )، 1385، ص142
24. همان، ص 202

منبع:حدیث زندگی - شماره45